یک زمزمه خطرناک: خودت را به غرب سنجاق کن، نه روسیه!
دل بستن به سودای صادرات انرژی به اروپا در میانه جنگ در اوکراین به آن میزان کودکانه و فانتزی است که برخی در دوران دولت تدبیر و امید انتظار داشتند که با برجام سرمایهگذاری سالانه تا سطح ۴۰ میلیارد دلار در ایران صورت بپذیرد. این سراب وقتی نقش بر آب شد که غرب حتی حاضر نشد دسترسی ایران به سطحی از تولید تا حد پایلوت را نیز بپذیرد، فرجام آن اتفاق آن بود که با وزیدن اولین باد مخالف توتال و دار دسته آن تمام اسباباثاثیه خود را جمع کرده و به خانه بازگشتند!
پایگاه تحلیلی خبری هم اندیشی: روزنامه جمهوری اسلامی که در چند سال اخیر سعی کرده است در یادداشتهای خود مواضع آوانگارد بگیرد در سرمقاله خود ارتباط با روسها را خطرناک توصیف کرده و نوشته است که مسکو هم بهاندازه آمریکا بدعهد است و باید از آنها دوری کرد. این روزنامه در حالی شعار درست و بهجای «نه شرقی و نه غربی» را مطرح کرده است که حداقل در عمل دولت مطلوب آنها در هشت سال گذشته با دادن آدرسهایی چون رفتن به در خانه کدخدا توازن سیاسی را بهکل برهم زده است.
این روزنامه در سرمقاله خود نوشته است:
اقتضای منافع ملی ایران اکنون این است که از فرصت پیشآمده در اثر اختلافات شدید میان روسیه و غرب بهویژه اروپا حداکثر بهرهبرداری را در زمینههای اقتصادی و سیاسی به عمل بیاوریم. اروپا اکنون در اثر کاهش صادرات سوخت از روسیه به این قاره، به ما نیاز دارد. ما با برآورده کردن این نیاز میتوانیم امتیازهای موردنظرمان را از اروپا بگیریم و بسیاری از مشکلات سیاسی در زمینههای مختلف ازجمله برجام را حل کنیم. اگر در روابط با اروپا با مشکل بدعهدی مواجه هستیم، این مشکل را با روسیه و بهطورکلی بلوک شرق هم داریم. فهرست بدعهدیهای روسیه در روابطش با ایران طی دو قرن اخیر نشان میدهد روسها در صدر فهرست عدم وفای به عهد قرار دارند؛ بنابراین، به هیچوجه به نفع ما نیست که سرنوشت خودمان را با اقدامات خطرناکی از قبیل همراهی با روسیه در جنگ با اوکراین (به هر شکل آن) گره بزنیم. ما بهجای اینکه خودمان را به روسیه سنجاق کنیم.
روزنامه شرق نیز در ستون سرمقاله خود بهگونهای دیگر باز کلیدواژه توازن در سیاست خارجه را مطرح کرده است، گویی یک اتاق فکر مشترک سعی دارد به دولت آدرس بدهد که اگر غرب را از معادله حذف کند؛ تعادل بر هم خواهد خورد! این روزنامه در نقش نماینده آمریکاییها در ایران نوشته است که در جهان امروز برخلاف دوران جنگ سرد تعادل و بالانس در رابطه با قدرتهای بزرگ تأثیرگذار است و اگر این اتفاق روی ندهد فشار هستهای روی ایران افزایش خواهد یافت.
روزنامه اصلاحطلب آرمان ملی نیز همین موضوع را سوژه یادداشت اول خودکرده و نوشته است:
مصالح اوکراین هم به نحوی به موضوعات برجام ارتباط پیداکرده، برای اینکه روسیه یکی از اعضای ۱+۵ است و با توجه به تحولات اوکراین، روسیه با اعضای دیگر ۱+۵ غیر از چین، مشکلاتی دارد و تحت تحریم آمریکا و اتحادیه اروپاست؛ بنابراین در داخل گروه ۱+۵ آن توافق قبلی که در ۲۰۱۵ باعث شده برجام امضا شود آلان دیگر بعد از جریان اوکراین یکدستی وجود ندارد و اختلاف فدراسیون روسیه با اعضای دیگر ۱+۵ باعث شده که مصالح پیچیدهتر هم بشود.
ایران هم در چارچوب استراتژی کلان خود برجام را میبیند بنابراین آنجا هم با توجه به مشکلاتی که بعد از خروج آمریکا از برجام به ایران تحمیل و هزینههایی که ایران متحمل شده، بنابراین بهراحتی ایران حاضر به انعطاف نیست برای اینکه هزینههایی داده و بر این باور است یا این انتظار را دارد که در مقابل این هزینهها یک دستاورد قابلتوجهی داشته باشد. از آنطرف هم درخواست ایران برای اینکه آمریکاییها تضمینی دهند که دیگر از برجام خارج نمیشوند بهسختی برای آمریکا قابلاجراست. بحث خروج سپاه هم از لیست تروریستی آمریکا برای این کشور تقریباً سخت است با توجه به اختلافات داخلی و فشارهایی که روی دولت بایدن وجود دارد؛ بنابراین موضوع کلاً پیچیده شده و به نظرم از اینکه حداقل در کوتاهمدت به نتیجه برسیم خیلی دور شدیم.
درحالیکه این روزها کشورهای اروپایی پای میز مذاکره با پوتین نشسته و حسابشان را از آمریکاییها در جنگ اوکراین جدا کرده و بایدن نیز خود را از حالا بازنده این نبرد میداند؛ این دست مواضع در ایجاد موازنه درصحنه سیاسی خالی از اعتبار و شرطبندی روی یک اسب بازنده است.
سیاست کلی جمهوری اسلامی ایران درباره هر نوع درگیری و جنگ از ابتدا مشخص بوده و تهران هیچگاه حامی هیچ نزاعی در هیچ نقطه از جهان نیست، اما این سیاست به معنای انداختن فرش قرمز زیر پای ماشین جنگی غرب (ناتو) نخواهد بود. تفسیر دقیق رهبر انقلاب از جنگ اوکراین در سخنرانی در جمع دانشجویان و پسازآن دیدار با پوتین بهروشنی این مسئله را نشان میدهد.
دل بستن به سودای صادرات انرژی به اروپا در میانه جنگ در اوکراین به آن میزان کودکانه و فانتزی است که برخی در دوران دولت تدبیر و امید انتظار داشتند که با برجام سرمایهگذاری سالانه تا سطح ۴۰ میلیارد دلار در ایران صورت بپذیرد. این سراب وقتی نقش بر آب شد که غرب حتی حاضر نشد دسترسی ایران به سطحی از تولید تا حد پایلوت را نیز بپذیرد، فرجام آن اتفاق آن بود که با وزیدن اولین باد مخالف توتال و دار دسته آن تمام اسباباثاثیه خود را جمع کرده و به خانه بازگشتند!